به طور کلی کارکردن کودکان یک مشکل و معضل در سراسر جهان به شمار می رود. و عمده کاری که از کودکان بر می آید و کودکان کار محسوب می شوند، کار در خیابان است. در ایران به دلیل بالا رفتن هزینه های زندگی و رفاه اجتماعی بسیاری از خانواده هایی که در حاشیه های شهر زندگی می کنند، مجبور هستند برای تامین مایحتاج خود کودکان خود را مجبور به کار کردن در خیابان ها کنند. و این باعث می شود این کودکان از درس و تحصیل باز بمانند. و علاوه بر آن به دیگر فساد های اخلاقی و آسیب های روحی و روانی دچار شوند. که در آینده آن ها تاثیر بسیار زیادی دارد. همچنین کودکان کار نسبت به سایر کودکان و افراد بزرگسال، در معرض آسیب بیشتری قرار دارند. به همین دلیل، کودک کار را می توان در ذیل مفهوم کودک آسیب در نظر گرفت.
از این رو موسسات خیریه ای در سراسر ایران وجود دارد که سعی دارند، به خانواده های کودکان کار کمک کرده تا دیگر مجبور نباشند کودکان خود را برای تامین هزینه های زندگی به سر کار بفرستند. موسسه خیریه کریمانه تحت نظردفتر آیت الله سیستانی در نظر دارد، با کمک های نقدی و غیر نقدی شما هموطنان خیر در سراسر ایران از کودکان کار حمایت کرده؛ تا این کودکان همانند دیگر هم سن و سالان خود؛ دوران کودکی خود را بی دغدغه داشته باشند؛ و دچارآسیب های روحی و روانی نشوند.
علل خانوادگی کودکان کار چیست؟
در ایران، پژوهشهای متعددی دربارة علل خانوادگی کار کودکان انجام شده است. پژوهش حاضر، علل و پیامدهای کار کودکان خیابانی تهران را بررسی میکند ،که به روش ارزیابی سریع و پاسخ در سالهای 1391 و 1392 در تهران انجام شده است. نمونههای مطالعه، کودکان خیابانی شهر تهران و صاحبنظران این حوزهاند.
دادهها از طریق مرور منابع، روشهای کیفی شامل 16 مصاحبة عمیق با کارشناسان، 13 بحث گروهی با کودکان خیابانی و تکمیل پرسشنامة کمی از 286 کودک خیابانی در 28 پاتوق (محل کار) کودکان انجام شده است. دادههای کیفی، تحلیل محتوا شده اند و دادههای کمی، آنالیز آماری (کای اسکوئر) شده اند. یافتهها نشان می دهد، که کسب درآمد برای کمک به معاش خانواده، علت اصلی کار کودکان در خیابان است (3/75 درصد)، اما دسترسینداشتن به آموزش در کودکان افغانی و شرایط نابسامان خانواده مانند خشونت و اعتیاد و نگرشهای فرهنگی نیز به درجههای مختلف، در خیابانی شدن گروههای مختلف قومی کودکان نقش دارد.
آسیب های جسمی و روانی کودکان کار چیست؟
کودکان، در معرض آسیبهای متعدد جسمی، جنسی و روانی، به ویژه خشونت در خانواده و خیابان قرار دارند. نتیجه اینکه مشکلهای اقتصادی خانواده، نقش اصلی را در خیابانی شدن کودکان دارد، اما این تنها علت نیست. بدین جهت، در برنامه ریزی برای گروههای مختلف کودکان، باید به سایر علل زمینهای نیز توجه کرد. لازم است پژوهشهای آتی، بر کار کودکان در مکانهایی به جز خیابان متمرکز شوند.
پژوهش حاضر پدیده کودکان کار و خیابانی را در پنج مرکز استانی تهران، مشهد، اهواز، شیراز، و رشت مورد مطالعه قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عواملی چون نارسایی نهاده های اجتماعی کننده ای مثل خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی، خانواده های کودکان خیابانی و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه های زندگی شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سامان های مسوول، و الگوهای نادرست کنش متقابل بین شهروندان و کودکان خیابانی، همه دست به دست هم داده اند تا پدیده کودکان خیابانی ( که عمدتا کودکان کار درخیابان هستند)، کماکان به عنوان مشکلی صعب العبور در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور خودنمایی کند.”
بیشتر بخوانید: ایجاد اشتغال جوانان در مناطق کم بر خوردار
علیرغم فعالیتهای انجامشده در خصوص حقوق کودکان و افزایش زیرساختهای حمایتی از آنها، جهان همچنان با چالش کار کودکان بهویژه در مشاغل سخت و زیانآور روبرو است. چنانکه با استناد به گزارش سازمان بینالمللی کار (ILO) در سال 2016 میلادی، تقریبا 152 میلیون کودک 5 تا 17 ساله اشتغال به کار داشتند که نیمی از آنها یعنی معادل 73 میلیون کودک به کارهای سخت و زیانآور مشغول میباشند که این مهم به طور مستقیم سلامت و رشد آنها را با خطر مواجه نمودهاست.
بدین لحاظ است که در ژوئیه سال 2019 میلادی، مجمع عمومی سازمان مللمتحد به اتفاق آرا سال 2021 میلادی را به عنوان سال بینالمللی حذف کار کودکان اعلام کرد و از سازمان بینالمللی کار خواسته است، در اجرای آن پیشگام باشد.
نامگذاری این سال، فرصتی ایدهآل برای تقویت مجدد تلاشها برای دستیابی به اهداف شاخصهای توسعه هزاره برای پایان دادن به انواع کار کودکان تا سال 2025 خواهد بود. لذا سازمان بینالمللی کار مجموعه گزارشهایی را در سطح جهانی در خصوص برآورد کار کودکان تدوین مینماید که با بهرهمندی از نمودارها و شاخصها، میزان دستیابی به هدف مذکور را نشان میدهد.
در این راستا به منظور شناخت وضعیت کودکان کار در ایران، پژوهش حاضر با استفاده از آمار و اطلاعات موجود در کشور مانند طرح آمارگیری نیروی کار سالهای 1392 تا 1397، طرح آمارگیری از شاخصهای چندگانه جمعیت و سلامت (DHS) جمهوری اسلامی ایران سال 1394، اطلاعات ثبت شده توسط سازمان بهزیستی کشور و سامانه سازمان تأمین اجتماعی صورت پذیرفتهاست. نتایج این تحقیق بیان میدارد، عمدهترین دلیل بازماندگی از تحصیل و نداشتن فراغت کودکان، اشتغال آنها میباشد. از سوی دیگر کار کودک همانطور که در قبل عنوان شد، میتواند صدمات جسمی و روحی را برای کودکان در پیداشته باشد که این امر به خودی خود آینده آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. البته لازم به ذکر است اشتغال کودکان می تواند بر نرخ بیکاری بزرگسالان تاثیرگذار باشد. بدین ترتیب که مبارزه برای محو کار کودک، امکان اشتغال بزرگسالان در همان شغلها را فراهم میسازد.
مهم ترین چالش های کودکان کار
- چالش های اقتصادی
- چالش های فرهنگی
- چالش های اجتماعی
- چالش های روحی
- چالش های فیزیکی (کالبدی)
- چالش های جسمی
1- چالش های اقتصادی:
کودک کار در وهله نخست، زاده اقتصادِ ناقص خانواده است. بسیاری از این کودکان، نان آور خانواده های شان می باشند. اصولاً، یکی از متغیرهای تأثیرگذار در کودکِ کار شدن بسیاری از این کودکان، مشکلات اقتصادی ای است که خانواده های شان با آن دست و پنجه نرم می کنند.
در صورت عدم مشکلات اقتصادی خانواده، بسیاری از این کودکان، به مانند سایر کودکان دیگر، به راحتی به زیست روزانه خود ادامه داده و از دوران کودکی شان لذت خواهند برد. اما به دلیل ضعف اقتصاد خانوار، این کودک کار است که به ناچار بایستی به کار بپردازد. بسیاری از والدین چنین کودکانی یا توانایی کار ندارند (از کار افتاده، اعتیاد و …) یا پدر یا مادر فوت کرده اند یا اصولاً کودکِ کار، نبود هر دو را احساس می کند. به عبارت دیگر،
الف- در مواردی، نه پدر و نه مادر به دلیل ناتوانی جسمی یا روحی نمی توانند کار کنند.
ب- اعتیاد پدر یا مادر، مانع اشتغال به کار سرپرست کودک می شود.
ج- کودکانی هستند که در عین سلامت جسمی سرپرست شان به دلیل درآمد ناچیز خانواده به اشتغال مشغول اند.
در چنین شرایطی است که کودک خانواده بالاجبار و برای تهیه مایحتاج روزانه خانواده به کارهای سخت و طاقت فرسا تن می دهد.
2- چالش های فرهنگی:
دسته دوم چالش هایی که کودک کار با آن مواجه است، شامل چالش های فرهنگی است. از مهم ترین چالش فرهنگی این کودکان می توان به ضعف نهاد خانواده اشاره کرد. از آن جا که اولین نقش خانواده آموختن هنجارهای قابل قبول در اجتماع می باشد، خانواده دروازه ورودی کودک به اجتماعِ کلان به حساب می آید. به عبارت دیگر، خانواده کلید ورود به جامعه است.
اما این کودکان، به دلیل ضعف نهاد خانواده، هنجارهای مناسب اجتماع خویش را نمی آموزند. از سویی دیگر، بسیاری از اندیشه های غلط فرهنگی به دلیل عدم ارتباط این خانواده ها و کودکان شان با اجتماع هنجارمند، تولید و بازتولید می شود و در موارد متعددی به نسل بعد نیز منتقل می شود.
به عنوان مثال:
الف- خیلی از خانواده ها هستند که درس خواندن را مناسب آینده کودکان نمی دانند
ب- برای بسیاری از والدین این امر پذیرفتنی است که با وجود وضعیت سالم شان، کودک بایستی به کار بپردازد
ج- کار کودک برای برخی از والدین موضوعی عادی و بهنجار است
از این رو می توان بیان داشت که، فقر فرهنگی خانواده های این کودکان، اگر وزنی بیش تر از وزن متغیر فقر اقتصادی نداشته باشد، کم تر از آن نیست.
3- چالش های اجتماعی:
از مهم ترین چالش های اجتماعی که این کودکان با آن ها مواجه اند را می توان شامل وضعیت آموزشی و تحصیل، اعتیاد، تجاوز و … دانست. تعداد بیشماری از کودکان کار به دلیل فقر فرهنگی و فقر اقتصادی خانواده شان قادر به تحصیل نیستند.
به عبارت دیگر، فقر اقتصادی و فقر فرهنگی، کودکان کار را با چالش های اجتماعی متعددی مواجه خواهد کرد. فقر فرهنگی آن جا مؤثر است که، هستند خانواده هایی که اصولاً جایگاهی برای کسب دانش متصور نبوده و آن را مفید نمی دانند.
فقر اقتصادی نیز، که علت اثرگذاری آن واضح و مبرهن است. پرداختن به کار و تلاش برای فراهم کردن مایحتاج اولیه زندگی، مستوجب آن می گردد که فکر کردن به تحصیل برای کودک کار، جزو آخرین دغدغه های ذهنی او به حساب آید.
به واقع امر، زحمت روزانه اجازه پرداختن به کسب تحصیل را به بسیاری از این کودکان نمی دهد. اعتیاد نیز از جمله چالش های مهم دیگر است. این کودکان معمولاً در خیابان و محل زندگی شان با افراد متعددی در تماس اند و این تماس مکرر با افراد ناهنجار اجتماعی، احتمال گرفتار شدنشان به اعتیاد را فراهم می کند.
از آن جا که محل زندگی این کودکان در موقعیت مکانی مناسب قرار ندارد، و این مکان ها خود از جمله مناطق آسیب پپذیر به حساب می آیند، اعتیاد (و انواع بزه اجتماعی) همواره در کمین این کودکان می باشد.
تجاوز، چالش دیگری است که کودک کار با آن مواجه است. به دلیل بالا بودن سطح ارتباطات روزانه کودکان کار در خیابان و کارگاه ها و … ممکن است این کودکان در معرض سوء استفاده های متعدد قرار گیرند.
از چالش های مهم دیگر اجتماعی، به وضعیت هویتی این کودکان بر می گردد. بخش قابل توجهی از این کودکان، یا از اتباع اند یا تنها مادرشان ایرانی است. این وضعیت موجب گردیده است که در موارد متعددی در اجتماع با مشکلات عدیده ای روبه رو شوند (مانند پذیرش در مدارس، رد مرز شدن در صورت دستگیری توسط سازمان های مربوطه و …).
4- چالش های روحی و روانی:
کودکان کار متعددی به علت شرایط نامناسب خانواده، وضعیت مکانی (محله)، وضعیت محل کار و … با آسیب های بی شماری روبه رو می گردند. محیط خانواده در این خانواده های آسیب، بیش از آن که مکان مناسبی برای التیام روحی این کودکان باشد، برعکس، مکانی است که در آن احساس آرامش نمی کنند. خشونت خانوادگی، خشونت جنسی چه در خانه و چه در خیابان یا محل کار، وضعیت اقتصادی خانواده و … لطمات جبران ناپذیری بر روح و روان کودک می گذارد. بسیاری از این کودکان با مشکل اعتماد به نفس، عدم اطمینان به دیگری، جامعه گریزی و … مواجه اند.
5-چالش های فیزیکی:
چالش های فیزیکی یا کالبدی را می توان در قالب مکان زیست این کودکان خلاصه کرد. بسیاری از این کودکان، در محلاتی فقیر و آسیب پذیر زندگی می کنند. محلاتی که ابتدایی ترین شرایط زیست مناسب، در آن ها فراهم نیست. این کودکان همراه با خانواده های شان، در آلونک هایی (اتاق) زندگی می کنند که بعضاً یک خانه متشکل از چندین اتاق بوده، خانه هایی که معمولاً حمام ندارند، فاقد سرویس بهداشتی مناسب اند و حتی بین تمامی ساکنین مشترک می باشد.
به عبارت دیگر، از معضلات این کودکان، گستردگی خانوار و حتی زندگی همزمان چندین نفر در یک اتاق است. کوچه های محل زیست این کودکان، معمولاً تنگ و باریک است. به نحوی که عبور و مرور از آن به سختی صورت می گیرد. کوچه های که به دلیل ویژگی دالان مانندشان، زمینه ساز بسیاری از بزه های اجتماعی به حساب می آیند. پارک های محلِ زندگی شان نیز پر از افراد معتاد و بی خانمانی است که فضای پارک را از کارکرد اصلی آن دور کرده است.
6- چالش های جسمی:
چالش های جسمی نیز، از جمله چالش های اثرگذار بر کودک کار به حساب می آید. کودکان کار، به دلیل کار در سنین کودکی، چه در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، با آسیب های متعدد جسمی روبه رو خواهند شد. کودکان کار به دلیل اشتغال به کارهای بیشماری مانند کار در کوره پزخانه ها، کار بر سر چهارراه ها، کارهای سنگین در کارگاه ها، حمل بار و … در معرض انواع آسیب های جسمانی قرار دارند.
به نحوی که بسیاری از این کودکان در سنین میان سالی، انواع بیماری های جسمی مانند درد مفاصل، مشکلات مربوط به ستون فقرات و… را تجربه خواهند کرد. از سویی دیگر، این کودکان به دلیل مشکلات اقتصادی به مشکل سوء تغذیه و عوارض ناشی از آن مانند کم خونی، تورم غده تیروئید، بیماری های کبدی و… دچار خواهند شد.
در مجموع می توان این چالش ها را به عنوان چرخ دنده های آسیب بیان کرد. چرخ دنده هایی که کودک کار امروزِ ما گرفتار آن گردیده است و رهایی از آن بسیار سخت اما غیر ممکن نخواهد بود. نقش سازمان های مردم نهاد و نهادهای دولتی میتواند بسیار مؤثر و راهگشا باشد، البته به شرط آن که یک نوع همگرایی و اتفاق نظر همراه با وحدت رویه در پیش گرفته شود.
سخن پایانی:
پدیده کودکان کار و خیابانی یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی- اقتصادی به شمار می رود. که در اکثر شهرهای بزرگ در جهان وجود دارد. گسترش پدیده به حدی است که جوامع توسعه یافته و در حال توسعه را به یک اندازه به خود مشغول کرده است. بررسی ها نشان می دهد؛ که عواملی چون نارسایی نهاده های اجتماعی کننده ای مثل خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی، خانواده های کودکان خیابانی و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه های زندگی شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سامان های مسئول، و الگوهای نادرست کنش متقابل بین شهروندان و کودکان خیابانی، همه دست به دست هم داده اند تا پدیده کودکان خیابانی ( که عمدتا کودکان کار درخیابان هستند)، کماکان به عنوان مشکلی صعب العبور در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور خودنمایی کند.”
خیریه کریمانه زیر نظر دفتر آیت الله سیستانی بصورت پیوسته در تلاش است تا با کمک های مادی ،معنوی و فرهنگی خود کودکان کار و خانواده هایی که در مناطق محروم هستند را تحت حمایت خود قرار دهند.
چالش های فیزیکی/ چالش های فرهنگی/ جالش های اقتصادی/ چالش های جسمی و روحی روانی و….
کسب درآمد و کمک به خانواده در خانواده های کم در آمد و بی بضاعت علل اصلی کودکان کار می باشد.
از مهم ترین چالش های اجتماعی کوکان کار باز ماندن از تحصیل، تجاور، اعتیاد و.. می باشد.
موسسات خیریه از جمله موسسه خیریه کریمانه که تحت نظر آیت الله سیستانی می باشد، با حمایت از خانواده های کودکان کار، باعث می شود که این کودکان همانند دیگر هم سن و سالان خود دوران کودکی خو را سپری کنند.
بدون دیدگاه